شب ششم محرم :: ویژه حضرت عبدالله و حضرت قاسم پسران امام حسن (ع) :: دیده ور

دیده ور

سرگرمی، آموزنده، هنری

دیده ور

سرگرمی، آموزنده، هنری

مشخصات سایت
دیده ور

>>> به دیده ور خوش اومدی :) ...
>>> دیدن برای خوندن، خوندن برای یادگرفتن و یادگرفتن برای عمل کردن...
>>> بودنت همیشگی، سرت پرشور و دلت سرسبز...
Instagram: @Didevar.hd

 

طفلی اگر بزرگ شود با کریم ها

یک روز میشود خودش از کریم ها

عبدلله حسین شدم از قدیم ها

دل میدهند دست عمو ها یتیم ها

طفل حسن شدم بغلت جا کنی مرا

تو هم عمو شدی گره ای وا کنی مرا

آهی که میکِشد جگر من ، مرا بس است

شوقی که سر زده به سر من ، مرا بس است

وقتی تو میشوی پدر من ، مرا بس است

یک بار گفتن پسر من ، مرا بس است

از هیچ کس کنار تو بیمی نداشتم

از عمر خویش ، حس یتیمی نداشتم

دستی کریم هست که نذر خدا شود

وقتی نیاز بود ، به وقتش جدا شود

از عمه ام بخواه که دستم رها شود

هرکس که کوچک است ، نباید فدا شود؟

باید برای خود جگری دست و پا کنم

با دست کوچکم سپری دست و پا کنم

دیگر بس است گرم دلِ خویشتن شدن

آماده ام کنید برای کفن شدن

حالا رسیده است زمان حسن شدن

آماده ی مبارزه ی تن به تن شدن

یک نیزه ای نماند دفاع از عمو کنم؟!

یورش بیاورم ، همه را زیر و رو کنم؟!

آماده ام که دست دهم پای حنجرت

تیر سه شعبه ای بخورم جای حنجرت

شاید که نیزه ای نرود لای حنجرت

دشمن نشسته مستِ تماشای حنجرت

سوگند ای عمو به دلِ خونِ خواهرت

تا زنده ام جدا نشود سر ز پیکرت

این حفره روی سینه ی تو ای عمو ز چیست؟

این زخم ِ روی سینه ی تو ارثِ مادریست

این جای زخم نیزه و شمشیرها که نیست

بر روی سینه ی تو عمو جان جای پای کیست؟

عبداللهت نمُرده ذبیح از قفا شوی

بر روی نیزه های شکسته فدا شوی

شاعر علی اکبر لطیفیان

۹۴/۰۷/۲۷

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.