مطالب زیبا و آموزنده :: دیده ور

دیده ور

سرگرمی، آموزنده، هنری

دیده ور

سرگرمی، آموزنده، هنری

مشخصات سایت
دیده ور

>>> به دیده ور خوش اومدی :) ...
>>> دیدن برای خوندن، خوندن برای یادگرفتن و یادگرفتن برای عمل کردن...
>>> بودنت همیشگی، سرت پرشور و دلت سرسبز...
Instagram: @Didevar.hd

۲۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مطالب زیبا و آموزنده» ثبت شده است

باد تندی شروع به وزیدن کرد. دستان برگ از ترس می لرزید و تنها روی تک شاخه ی خشکی

نشسته بود چشمانش را به آسمان دوخت و در انتظار مرگ نشست دلش گرفته بود اما…باز

هم تنها بود و مجبور بود مثل همیشه حرفهایش را به گوش باد بسپارد اما اینبار باد آمده بود

تا او را با خود ببرد.. اینبار باد گوشی برای شنیدن حرفهای برگ تنها نداشت… برگ شروع به

صحبت کرد:

خدایا...                                                                            

خدایا...                                                                                

مگر من، برگ به این کوچکی چقدر از دنیای بزرگ را اشغال کرده ام که… ناگهان شبنم اشک

صورتش را پوشاند و او غرق گریه شد…اشکهایش مجال حرف زدن را از او گرفتند و اوبی وقفه

بارید آنقدر باریدکه دیگر متوجه بارش آسمان نشد.. .چشمانش را که باز کرد دیگر روی درخت

نبود ، تنش درد می کرد به سختی نفس میکشید … به زحمت از جایش بلند شد که ناگهان

سنگینی هولناکی را روی سرش حس کرد و دیگر هیچ چیز نفهمید.... و یک برگ پاییزی دیگر

نیز زیر قدمهای زمینی ها به سوی آسمان پر کشید.

ای کاش می توانستیم صدای طبیعت را بشنویم شاید اینگونه، با شنیدن صدای فریاد برگ

های کوچک کمی دلرحم ترمی شدیم...  و کمی مهربانتر روی زمین گسترده ی آن یگانه

بی همتا گام بر میداشتیم…

ای کاش…

۰۸ آبان ۹۵ ، ۱۴:۴۹

بابا داشت روزنامه میخوند

بچه گفت: بابا بیا بازی!

بابا که حوصله بازی نداشت

یه تیکه از روزنامه رو که نقشه دنیا بود

رو تیکه تیکه کرد و گفت :

فرض کن این  پازله…! درستش کن!

 چند دقیقه بعد بچه درستش کرد

بابا، باتعجب پرسید:

توکه نقشه دنیا رو بلد نیستی چطور درستش کردی؟!

 بچه گفت: ادمای پشت روزنامه رو  درست کردم …

دنیا خودش درست شد

آدمای دنیا که درست بشن…

 دنیا هم درست میشه   …

۱۸ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۵۰

خوشبختی چیزی است که همه دوست دارند داشته باشند. ممکن است فردی موفق باشید یا پول بسیاری داشته باشید، اما بدون خوشبختی بی‌معنا و مفهوم خواهد بود.
به همین دلیل تصمیم گرفته‌ایم کمی به معنای خوشبختی بپردازیم.

 

ابتدا با تعریف لغوی آن شروع می‌کنیم.
در لغت‌نامه دهخدا، خوشبختی، سعادت، نیک‌اختری و مقابل شقاوت یا بدبختی تعریف شده است. در لغت‌نامه مریام وبستر انگلیسی، خوشبختی به این دو معنی آمده است:
وضعیت سلامت و شادی
یک تجربه لذت‌بخش و راضی‌کننده

 

این تعریف نقطه شروع بسیار خوبی است که می‌توانیم استفاده‌های بیشتری از آن بکنیم. بهترین راه برای این کار این است که نظر اندیشمندان بزرگ تاریخ را بدانیم. به همین دلیل گفته‌های ۱۰ نفر از بزرگترین فلاسفه و اندیشمندان تاریخ درمورد خوشبختی را برایتان گرد آورده‌ایم. هرکدام از این تعاریف معانی عمیقی دارند که برای جذب بهتر آنها وقت بگذارید.

 

خوشبختی زمانی است که چیزی که فکر می‌کنید، چیزی که می‌گویید و چیزی که انجام می‌دهید با هم هماهنگ باشد.

مهاتما گاندی (Mahatma Gandhi)

 

خوشبختی آن وضعیت هوشیاری است که از دستیابی به ارزش‌های شخصی ناشی می‌شود.

این رند (Ayn Rand)

 

خوشبختی چیزی است که هستید و از طریقه فکر کردنتان ناشی می‌شود.

وین دایر (Wayne Dyer)

 

خوشبختی لزوماً رفتن به جایی، از ته قلب، مستقیم و بدون پشیمانی و محافظه‌کاری است.

ویلیام اچ. شلدون (William H. Sheldon)

 

خوشبختی پاداش نیست، یک نتیجه است.

رابرت اینگرسول (Robert Ingersoll)

 

خوشبختی با لذت فرق دارد. خوشبختی با جنگیدن، تحمل کردن و به دست آوردن در ارتباط است.

جرج شیهان (George Sheehan)

 

خوشبختی معنا و هدف زندگی است، هدف غایی و نهایی وجود انسانی.

ارسطو (Aristotle)

 

خوشبختی چیزی نیست که تجربه می‌کنید، چیزی است که به خاطر می‌آورید.

اسکار لوانت (Oscar Levant)

 

خوشبختی موقعیتی نیست که به آن می‌رسید، شیوه سفر کردن است.

مارگارت لی ران‌بک (Margaret Lee Runbeck)

 

خوشبختی تجربه معنوی هر لحظه با عشق، قدرشناسی و بخشندگی زندگی کردن است.

دنیس وایت‌لی (Denis Waitley)

 

به طور کلی، می‌توانیم بگوییم که خوشبختی یک تصمیم است. خوشبختی شما تصمیم شما برای به دست آوردن آن است. همه گفته‌های بالا نیاز به عمل خودمان و تصمیم ما دارد. 

۱۳ اسفند ۹۴ ، ۲۲:۳۷

وین والتر دایر (Wayne Walter Dyer) در۱۰ مه، ۱۹۴۰ در شهر دترویت از توابع ایالت میشیگان، ایالات متحده به دنیا آمد. او یک عارف، روانکاو، نویسنده و سخنران است. کتاب قلمرو اشتباهات شما (با عنوان "چگونه شخصیت سالم‌تر بیابیم؟" در ترجمه فارسی) در سال ۱۹۷۶ در حدود ۳۰ میلیون نسخه فروخت و جزو یکی از بالاترین فروش کتاب‌ها در تاریخ شد. دایر در سال ۱۹۸۷ به عنوان بهترین سخنران ایالات متحده شناخته شد.

 

این شما و این جملات پر انرژی او برای آغاز یک روز تازه:

  دنیا مانند پژواک اعمال و خواستهای ماست. اگر به جهان بگویی: "سهم منو بده..." دنیا مانند پژواکی که از کوه برمی گردد، به تو خواهد گفت: "سهم منو بده..." و تو در کشمکش با دنیا دچار جنگ اعصاب می شوی. اما اگر به دنیا بگویی: "چه خدمتی برایتان انجام دهم؟..."

دنیا هم بتو خواهد گفت: "چه خدمتی برایتان انجام دهم؟..."

 

 هر کس به دیگری زیانی برساند و یا ضربه ای به کسی بزند، بیشترین زیان را خود از آن خود خواهد دید، چرا که هرکس در دادگاه عدل الهی در برابر اعمال ناروای خودش مسؤول است.

 

 به هر کاری که دست زدید، نیاز به خداوند و خدمت به مردم را در نظر داشته باشید، زیرا این شیوه ی زندگی معجزه آفرینان است.

 

 درستکارترین مردم جهان، بیشترین احترام را بسوی خود جلب شده می بینند، حتی اگر آماج بیشترین بدرفتاریها و بی حرمتیها قرار گیرند.

 

تنها راه تغییر عادتها، تکرار رفتارهای تازه است.

 

 اگر شخصیت خود را با فعالیت‌های شغلی خویش می‌سنجید،پس غیرواقعی نیست اگر بگویید وقتی کار نمی‌کنید فاقد شخصیت هستید.

 

 برای آغاز هر تحول در خود، ابتدا منبع تولید ترس و نفرت را در وجود خود شناسایی و ریشه کن کنید.

 

 از مهم ترین کارهایی که به عنوان یک آدم بزرگ می توانید انجام دهید اینست که گهگاه به شادمانی دوران کودکی برگردید.

 

 اگر مختارید که بین حق به جانب بودن و مهربانی یکی را انتخاب کنید، مهربانی را انتخاب کنید.

 

 دروغ انفجاریست در اعتماد به نفس تو.

 

 انتخاب با توست، میتوانی بگوئی : صبح به خیر خدا جان

یا بگوئی : خدا به خیر کنه، صبح شده ...

 

 به دل خود مراجعه کنید و نسبت به تمام کسانی که در گذشته از دست آنها ناراحت شده اید احساس محبت نمایید. هر جا ناراحت شدید اقدام به بخشش و عفو نمایید.
عفو و گذشت پایه بیداری معنوی است.

 

 عشقم نثار کسیست که با دستپاچگی در جاده‌ها از من سبقت می‌گیرد. به کسی که در گوشهٔ خیابان به حالت احتیاج افتاده ‌است، کمی پول بیشتری می‌دهم. بین جر و بحثهای مردم در یک سوپر مارکت می‌روم و سعی می‌کنم به آن محیط عشق ببرم. در غالب هزاران راه، هر روز، عبادت معنویم بخشیدن عشق است و نه اینکه یک مسیحی، کلیمی، بودایی یا مسلمان باشم بلکه سعی میکنم شبیه به مسیح، شبیه به بودا، شبیه به موسی، و یا شبیه به محمد باشم.

 

آنان که به قضاوت زندگی دیگران می نشینند، از این حقیقت غافلند که با
صرف نیروی خود در این زمینه، خویشتن را از آرامش و صفای باطن محروم می کنند.

 

 الهی توفیقم ده که بیش از طلب همدردی، همدردی کنم
بیش از آنکه مرا بفهمند، دیگران را درک کنم
پیش از آنکه دوستم بدارند، دوست بدارم
زیرا در عطا کردن است که می ستانیم و در بخشیدن است که
بخشیده می شویم و در مردن است که حیات ابدی می یابیم. 


۱۲ اسفند ۹۴ ، ۲۳:۰۶

امروز، روز مقدسی است. روزی که از تولد آغاز و با بودن پایان میپذیرد.
روزی که در ژرفای بی انتهای خود به عشق میرسد
امروز روزمقدسی است، من با تمام وجود به این روز ایمان دارم

جایگاه امروز تنها گوشه ای کوچک در دفتر خاطراتی بی نشان نیست و امروز آن روزی نیست که با غروب خورشید به پررنگی فردا رنگ ببازد، امروز همه فرداهای آبی رنگ توست
روزی که تو آغاز می شوی و آغاز تو، میلاد یک ستاره است، میلاد عشقی با شکوه و میلاد همه زیبایی های مکرر که هرچه قدر هم کمرنگ باشند، جاودانه اند
امروز روز زیبایی است، امروز روز توست…

نوشته: سمانه گل محمدی

۰۱ بهمن ۹۴ ، ۰۸:۱۶

    آدم های بزرگ در باره ایده ها سخن می گویند.

    آدم های متوسط در باره چیزها سخن می گویند.

    آدم های کوچک پشت سر دیگران سخن می گویند.

     

    آدم های بزرگ درد دیگران را دارند.

    آدم های متوسط درد خودشان را دارند.

    آدم های کوچک بی دردند.

     
 
    آدم های بزرگ عظمت دیگران را می بینند.

    آدم های متوسط به دنبال عظمت خود هستند.

    آدم های کوچک عظمت خود را در تحقیر دیگران می بینند.

     

    آدم های بزرگ به دنبال کسب حکمت هستند.

    آدم های متوسط به دنبال کسب دانش هستند.

    آدم های کوچک به دنبال کسب سواد هستند.



   آدم های بزرگ به دنبال حل مشکلات دیگران اند.

  آدم های متوسط به دنبال حل مشکلات خود هستند.

  آدم های کوچک به دنبال مشکل درست کردن برای دیگران اند.

     

    آدم های بزرگ به دنبال طرح پرسش های بی پاسخ هستند.

    آدم های متوسط پرسش هائی می پرسند که پاسخ دارد.

    آدم های کوچک می پندارند پاسخ همه پرسش ها را می دانند.

     

    آدم های بزرگ به دنبال خلق مسئله هستند.

    آدم های متوسط به دنبال حل مسئله هستند.

    آدم های کوچک مسئله ندارند.

  
    آدم های بزرگ انتقادات دیگران را به جان می خرند.

   آدم های متوسط از دیگران انتقاد می کنند.

   آدم های کوچک ، گوش شنیدن انتقاد ندارند.
     

    آدم های بزرگ سکوت را برای سخن گفتن برمی گزینند.

    آدم های متوسط گاه سکوت را بر سخن گفتن ترجیح می دهند.

    آدم های کوچک با سخن گفتن بسیار، فرصت سکوت را از خود می گیرند.
۳۰ دی ۹۴ ، ۱۹:۰۴

استادى از شاگردانش پرسید: چرا ما وقتى عصبانى هستیم داد می‌زنیم؟

چرا مردم هنگامى که خشمگین هستند صدایشان را بلند می‌کنند و سر هم داد می‌کشند؟

شاگردان فکرى کردند و یکى از آن‌ها گفت: چون در آن لحظه، آرامش و خونسردیمان را ازدست می‌دهیم.

استاد پرسید: اینکه آرامشمان را از دست می‌دهیم درست است امّا چرا با وجودى که طرف مقابل کنارمان قرار دارد داد می‌زنیم؟ آیا نمی‌توان با صداى ملایم صحبت کرد؟

چرا هنگامى که خشمگین هستیم داد می‌زنیم؟

۲۵ آبان ۹۴ ، ۲۳:۰۵