عشق واقعی و لاف هایی که تبدیل به گاف میشوند...
این نوشته رو تقدیم میکنم به همه کسایی که دنبال عشق واقعی هستن...
خواهرم گفتی " عشق را قبول نداری"
گفتی "عشق برابراست با کشک و دوغ"
گفتی "دنیا بر اساس منافع است و بس"
باید بگویم عشق واقعی کم است اما هست، شاید در زندگی هیچ گاه چشمانمان منظره عشق واقعی را لمس نکند، اما ندیدن دلیلی بر نبودن نیست، خیلی چیزها را ما نمیبینیم اما هستند. عشق واقعی هم وجود دارد اما همچون مروارید است و نه مثل سنگ ریزه های ساحل دنیای کم ارزشی ها...
بگذار بگویم عشق واقعی چیست؟ عشق واقعی سه حرف دارد، هر حرف نماینده یک شرط است:
*
شرط اول: عشق واقعی یعنی کسی را بیش از خود خواستن، یعنی کشتن خودخواهی، شاید بپرسی مگر میشود؟ آری میشود عشق یعنی از خود گذشتن، شرطی که کمتر کسی می داند همین شرط است. دوست داشتن برای خود تنها یک بچه بازی دیر هنگام است. خواستن برای خود چیزی جز اوج خودخواهی نیست، و آدم خودخواه نمی تواند عاشق باشد. باید کسی را برای خودش خواست، برای نفس کشیدن در هوای عاشقی. عشق بدون این شرط عشق قلابی نام دارد، عشقی که کلا توهمی بیش نیست و دستهای چنین عشقی چه ساده رو میشود...
*
شرط دوم: در ابتدای عشق واقعی شاید یک عاشق و یک معشوق باشد اما پس از آن دوعاشق و دو معشوق است. یعنی عاشق و معشوق یکی میشوند. عشقی که یک طرفه باشد عشق ناقص است و مانند یک رودخانه خشکیده است. عشق واقعی جریان دارد همچون رودخانه و ابر بارانزا. وقتی رودخانه پر آب است که باران ببارد. باران که نبارد دل رودخانه خواهد خشکید. بطور کلی هر جریان یکطرفه محکوم به مرگ و نیستی است. در عشق واقعی بین هر دو طرف برای عاشقی کردن رقابت است و انتظار به بیرنگی می نماید...
*
شرط سوم: در عشق واقعی منافع کسی مطرح نیست، بلکه وقتی دونفر برای همدیگر زندگی کنند آنگاه هدف ها یکی میشود پس راه ها با هم یکی خواهد شد. پس شرط سوم همراهی است. همراهی در راه معنی پیدامی کند. در عشق واقعی کسی برای پول یا جایگاه یا شهرت عشق نمی ورزد و اصلا نیامده چیزی بدست آورد بلکه آمده چیزی بدهد. آنگاست که ازخودگذشتگی ها بر تابلو زندگی نقش میبندد. و این از خودگذشتکی ها نه برای شخص مقابل است بلکه برای پرداختن حق عشق است. حرف زدن بسیار راحت است اما عمل مهم است و بس... . عشقی که در آن همراهی نباشد و تنها در کلام خلاصه شود، عشق زبانی نام دارد. عمل آدمهاست که عشق زبانی را برملا میکند...
*
این سه شرط است که باعث میشود عشق واقعی کم یاب و گاه نایاب شود. حتما در زندگی کسانی را دیده ای که مدتی به خیال خود عاشق بوده اند و بعد به اصطلاح شکست عشقی خورده اند! حرف من این است مگر عشق شکست دارد؟
عشق اگر عشق باشد که شکست در آن معنی ندارد. عشق مسابقه نیست که شکست داشته باشد، عشق واقعی شکست ناپذیر است چون عشق یک راه است و نه یک هدف. چیزهایی که به عنوان شکست عشقی می فهمی نامش را می توان قطع یک رابطه نامید و نه بیشتر، رابطه کم ارزشی که لاف عشق راداشته اما لافی که تبدیل به گاف میشود...
نوشته حسین جمالپور